بسم الله الرحمن الرحیم
۱۴ اسفند ۱۳۷۸ تهران:
تو کز سرای طبیعت نمیروی بیرون
کجا به کوی طریقت گذر توانی کرد
جمال یار ندارد نقاب و پرده ولی
غبار ره بنشان تا نظر توانی کرد
(حافظ)
روی جانان طلبی آینه را قابل ساز
ور نه هرگز گل و نسرین ندمد ز آهن و روی
(حافظ)
غسل در اشک زدم کاهل طریقت گویند
پاک شو اول و پس دیده بر آن پاک انداز
(حافظ)
کاف و نون نیست جز نبشته ما
چیست کُن سرعت نفوذ قضا
(حدیقة الحقیقه سنائی)