بسم الله الرحمن الرحیم
شبانگاه روز ۱۴ خردادماه ۱۳۹۲ در بوستن نزد تبسم خانم:
از شیخ عطار رحمةاللهعلیه:
ای دوست ماه روزه رسید و تو خفتهای
آخر ز خواب غفلت دیرینه سر برآر
سالی دراز بودهای اندر هوای خویش
ماهی خدای را شو و دست از هوا بدار
پنداشتی که چون نخوری روزهٔ تو آنست
بسیار چیز هست جز این شرط روزهدار
دیگر ببند گوش ز هر ناشنودنی
کز گفت و گوی هرزه شود عقل تار و مار
دیگر زبان خویش که جای ثنای اوست
از غیبت و دروغ فروبند استوار
دیگر به وقت روزهگشادن مخور حرام
زیرا که خون خوری تو از آن به هزار بار
هر عضو را بدان که به تحقیق روزهای است
تا روزهٔ تو روزه بود نزد کردگار
این است شرط روزه اگر مرد روزهای
گرچه ز روی عقل یکی گفتم از هزار
(دیوان اشعار عطار)
در جای دیگر همو میفرماید:
روزه حفظ دل است از خطرات
تا بود با مشاهده افطار