بسم الله الرحمن الرحیم
سوم دیماه ۱۳۸۹ مشهد طرقبه:
ذرّهای خاکم و در کوی توام وقت خوش است
ترسم ای دوست که بادی ببرد ناگاهم
(حافظ)
به رحمت سر زلف تو واثقم ور نه
کشش چو نبود از آن سو چه سود کوشیدن
(حافظ)
سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی
خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی
(حافظ)
«وَ لَكِنْ بِرَحْمَتِي فَلْيَثِقُوا» [۱]
ولی به رحمت من اعتماد کنید.
از رسول خدا صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم از قول خداوند تعالی
تکیه بر طاعت مکن زیرا که در آخر نفس
هیچکس را نیست آگاهی که چون آید ز باب
(عطار نیشابوری، قصاید)
***
شبانگاه سوم دیماه ۱۳۸۹:
از کتاب الحقائق فیض ص ۱۵۹ در خوف و رجاء:
امیرالمؤمنین به فرزندش امام حسن علیهماالسّلام فرمودند:
«يَا بُنَيَّ خَفِ اللَّهَ خَوْفاً تَرَى أَنَّكَ لَوْ أَتَيْتَهُ بِحَسَنَاتِ أَهْلِ الْأَرْضِ لَمْ يَقْبَلْهَا مِنْكَ وَ ارْجُ اللَّهَ رَجَاءً کَأَنَّكَ لَوْ أَتَيْتَهُ بِسَيِّئَاتِ أَهْلِ الْأَرْضِ غَفَرَ اللّه لَك» [۲]
پسرکم، از خداوند چنان بيمناک باش كه مىبينى اگر تمام خوبیهاى مردم روى زمين را انجام دهى، ممكن است از تو نپذيرد، و چنان اميدوار باش كه اگر تمام گناهان مردم روى زمين را مرتكب شوى تو را مىبخشد.