اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک و رحمة الله و برکاته.
مجتبی عزیزم!
امروز پنجشنبه پانزدهم مهرماه و نوزدهم ذیالحجه است و سلام آغاز نامه را چند روز قبل نوشتهام و اینک به ادامه آن توفیق یافتهام:
گفتند دیروز یا پریروز صحبت کردهای. متأسفانه در دوبار اخیر تلفن با تو حضور نداشتهام و به هر حال امیدوارم دلت همیشه با یاد او زنده باشد که همین حیات حقیقی است و بالعکس:
زنده دلِ مرده ندانی که کیست؟
آنکه ندارد بخدا اشتغال
(سعدی)
شنیدم کارت را از دست دادهای! خدا را شکر که خدا را از دست ندادهای!
[أَ لَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْد] (الزمر ۳۹: ۳۶)
آيا خدا كفايتكننده بندهاش نيست؟
چون فکر کنی راستی خیلی پستی است که آدمی چنین خداوندگاری داشته باشد قادر و رحیم و سمیع و بصیر و خبیر، از همه تواناتر از همه مهربانتر، از همه شنواتر از همه بیناتر و از همه آگاهتر. و آنوقت برای امور دنیوی سوء ظن او را فراگیرد و خیال کند خداوندگار او قادر به رساندن روزی و مایحتاج او نیست! و یا [گمان کند] ارحم الراحمین را به او توجهی نیست و یا با اینکه حضرتش تکرار میکند که
[إِنَّ اللَّهَ بِعِبادِهِ لَخَبيرٌ بَصير] (فاطر ۳۵: ۳۱)
قطعاً خدا نسبت به بندگانش آگاهِ بيناست.
خیال کند از حال او آگاه نیست. اینها همه از ناباوری و بدگمانی و پستی ما است. باید ایمان راست کنیم و به خداوند خود خوشگمان باشیم که فرمودند: «أَحْسِنْ ظَنَّكَ بِرَبِّك؛ به پروردگارت خوشگمان باش» [1] و حضرت علی علیهالسلام فرموده که:
«لَا يَصْدُقُ إِيمَانُ عَبْدٍ حَتَّى يَكُونَ بِمَا فِي يَدِ اللَّهِ أَوْثَقَ بِمَا فِي يَدِهِ» [2]
هيچكس در ادعاى ايمان، صادق نيست مگر اينكه به آنچه نزد خداست، مطمئنتر باشد نسبت به آنچه نزد خودش است.
امیدوارم خداوند به لطف و کرم خود، تو و ما را به چنین ایمانی سرافراز کند. راستی که سروری در بندگی اوست و پستی و فرومایگی در اشتغال به غیر او و وقتی از حضرت رضا علیه السلام پرسیدند سفله کیست؟ (پست و فرومایه کیست؟) در پاسخ آن امام هدیٰ صلوٰةاللهعلیهوعلیآبائه و ابنائه فرمود:
«مَنْ كَانَ لَهُ شَيْءٌ يُلْهِيهِ عَنِ اللَّهِ» [3]
کسی که چیزی دارد که او را از خدا باز میدارد.
این کلام خود بر مقام شامخ گویندهاش دلالت دارد. خداوند به کرم خود بر پستی ما ببخشاید. در هر صورت اگرمشکلات و تنگناها تو را بیشتر و خالصتر بیاد او بیاندازد، به یقین آن مشکلات و تنگناها هدیهای الهی است و لطف و فضلی است حقیقی و بهتر بگویم لطفی است در لباس قهر که قدرش را زیرکان دانند!
خانم جان آمدند ظرفی انار برای من آوردند و گفتند: «بنویس دیروز عید غدیر خم [حرم] حضرت رضا علیهالسّلام مشرف شدم همه مخصوصاً تو را دعا کردم» من هم به آن دعا آمین میگویم.
کار کارنامۀ ارزی تو ظاهرا قریبا درست میشود؛ یعنی تا سری هفتم اعلان شده و تو را قبلاً اعلام کردهاند که در سری هشتم خواهی بود و ظاهرا سری هفتم و هشتم و احیاناً نهم را یکجا در شهرستانها توزیع میکنند. باز هم حداقل زودتر از یک ماه دیگر تصور نمیکنم وجهی به تو برسد. خداوند مشکلت را از راهی که خود میداند حل کند.
[وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً * وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ] (الطلاق ۶۵: ۲ـ ۳)
هر که از خدا پروا کند، خدا برای او راه بیرون شدن [از مشکلات و تنگناها را] قرار میدهد و او را از جایی که گمان نمیبرد روزی میدهد.
تبسم هم مشغول سر و صدا است. مامی الآن که ساعت یک و نیم است رسیدند که به ما ناهار بدهند و همانطور که میدانی هنوز در کارخانه قند شیرین هستیم.
مرتضی پدرت.
۱۵ مهر ۱۳۶۱
از تأخیر در نوشتن نامه جهت تو هم معذرت میخواهم.