اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
[فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآن] (المزمل ۷۳: ۲۰)
هر چه از قرآن ميسّر مىشود بخوانيد.
از هرچه میرود سخت دوست خوشتر است.«اللَّهُمَّ يَسِّرْ لِيَ الْيَسِير» [۱]
[اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذي خَلَقَ] (العلق ۹۶: ۱)
به استعانتِ اسمِ «ربّ» بخوان و بدون استعانت او که میتواند بخواند؟ و چه میتواند بخواند؟
«الْقُرْآنُ هُدًى مِنَ الضَّلَالَةِ، وَ تِبْيَانٌ مِنَ الْعَمى، وَ اسْتِقَالَةٌ مِنَ الْعَثْرَةِ، وَ نُورٌ مِنَ الظُّلْمَةِ، وَ ضِيَاءٌ مِنَ الْأَحْدَاثِ، وَ عِصْمَةٌ مِنَ الْهَلَكَةِ، وَ رُشْدٌ مِنَ الْغَوَايَةِ، وَ بَيَانٌ مِنَ الْفِتَنِ، وَ بَلَاغٌ مِنَ الدُّنْيَا إِلَى الْآخِرَةِ، وَ فِيهِ كَمَالُ دِينِكُمْ، وَ مَا عَدَلَ أَحَدٌ عَنِ الْقُرْآنِ إِلَّا إِلَى النَّارِ». (از رسول الله صلواةعلیهوآله).
قرآن، در گمراهیها، راهنماست. دلهای کور را بینا میسازد و از لغزشها جلوگیری میکند و روشناییبخش تاریکیهاست. در پیشامدها، پرتوافشانی میکند و از نابودی، نگه میدارد و از کجروی، به راه میآورد. در فتنهها، راهگشاست و از دنیا به [سعادت] آخرت میرساند. و در قرآن است کمال دین شما. هیچ کدامتان از راه قرآن، عدول نکند مگر اینکه به دوزخ افتد.
«وَ عَلَيْكَ بِقِرَاءَةِ الْقُرْآنِ وَ الْعَمَلِ بِمَا فِيهِ وَ لُزُومِ فَرَائِضِهِ وَ شَرَائِعِهِ وَ حَلَالِهِ وَ حَرَامِهِ وَ أَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ وَ التَّهَجُّدِ بِهِ «۱» وَ تِلَاوَتِهِ فِي لَيْلِكَ وَ نَهَارِكَ فَإِنَّهُ عَهْدٌ مِنَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِلَى خَلْقِهِ فَهُوَ وَاجِبٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ أَنْ يَنْظُرَ كُلَّ يَوْمٍ فِي عَهْدِهِ وَ لَوْ خَمْسِينَ آيَةً»
بر تو باد خواندن قرآن، و عمل به محتواى آن، و ملتزم بودن به فرائض و شرايعش، و حلالش و حرامش، و امرش و نهيش، و شبزندهدارى با آن، و تلاوتش در شب و روزت، زيرا كه آن پيمانى از جانب خداى تبارك و تعالى به سوى خلق او است، و از اين رو بر هر مسلمانى واجب است كه هر روز در پيمان خود بنگرد، اگر چه با خواندن پنجاه آيه باشد.
از وصایای حضرت علی علیه السلام به فرزندشان محمد حنفیه[۲]و العهد یعنی الوصیة و المیثاق.
ساعت نزدیک شش بعدازظهر جمعه هفتم دیماه ۱۳۵۸ است و قسمت بالای نامه را صبح نوشتم و بعد ناهار منزل مادر بودیم و همه عموها و... بودند.
فرزند عزیزم!
نعمت بزرگی به تو ارزانی داشتهاند واگر شکر آن را بگذاری نعمتت افزون کنند که [لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزيدَنَّكُمْ] و اگر کفران و ناسپاسی ورزی نعمت از کفت بیرون کنند: [وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابي لَشَديدٌ] (ابراهیم ۱۴: ۷)
و کیفیت شکر نمودن را حضرت علی علیهالسلام در وصیت بالا به فرزندشان تعلیم فرمودهاند. و تو هم به ظاهر جسمانی فرزند آن حضرتی. سعی کن باشد که نسبت روحانی نیز عطا فرمایند و مبادا که گویند [لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمين] آنجا که خداوند به ابراهیم فرمود:[إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمين] (البقره ۲: ۱۲۴)
«من تو را امام مردم قرار دادم.» [ابراهيم] پرسيد: «از دودمانم [چطور]؟» فرمود: «پيمان من به بيدادگران نمىرسد.»
فرزند عزیزم!
از اینکه انس تو را با قرآن قرار دادهاند خیلی سپاسگزار باش و به این لطف و عنایت الهی دل شاد دار و او را ثنا گو.
[قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ] (یونس ۱۰: ۵۸)
بگو: «به فضل و رحمت خداست كه [مؤمنان] بايد شاد شوند.» و اين از هر چه گرد مىآورند بهتر است.
راستی موهبتی است الهی.
می خور که عاشقی نه به کسب است و اختیار
این موهبت رسید ز دیوان قسمتم[۳]
(حافظ)
دو هفته است که در سهشنبه شبها امام تفسیر میفرمایند و از سوره فاتحه شروع کردهاند و در سطحی عالی و عرفانی. از شب دوم به مجید گفتم برایتان ضبط کند و اما در مورد واقعه تبریز اختلاف نظر وجود دارد که کسانی که مسئولیت دارند از آن سوء استفاده میکنند؛ بحمدالله مرتفع گشت و خداوند همه ما را هدایت فرماید به آنچه مورد رضای اوست. بگذریم.
وصال او ز عمر جاودان به
خداوندا مرا آن ده که آن به
به داغ بندگی مردن بدین در
به جان او که از ملک جهان به
(حافظ)
نوشته بودی نمیدانم اگر او را یعنی قرآن را از من بگیرند، نمیدانم چه کنم.
[لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْه] (التوبه ۹: ۱۱۸)
هیچ پناهگاهی از خدا جز به سوی او نیست.
فقط ترس از آنجاست که مبادا ایمان را از ما بگیرند!
[مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ] (یونس ۱۰: ۳۳)
هر كه را خدا بىراه گذارد رهبرى نخواهد داشت.
خوف، خوف دوری درگه اوست
ور نه بر درگهش که باشد زار
(ابوالقاسم الهی)