اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
[يا بُنَيَ لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظيم] (لقمان ۳۱: ۱۳)
«اى پسرک من، به خدا شرك مياور كه به راستى شرك ستمى بزرگ است.»
«فَإِنِّي أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللَّهِ أَيْ بُنَيَّ وَ لُزُومِ أَمْرِهِ وَ عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ وَ الِاعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ وَ أَيُّ سَبَبٍ أَوْثَقُ مِنْ سَبَبٍ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللَّهِ إِنْ أَنْتَ أَخَذْتَ به» [۱]
پسرم! تو را سفارش مىكنم به تقواى الهى، و ملازمت امرش، و آباد كردن دل به يادش، و چنگ زدن به ريسمانش، و كدام رشته محكمتر از رشته بين تو و خداوند است اگر به آن چنگ زنى؟!
پسرم سلام و خدایت در کنف حمایت خویش تندرست و روشنروانت بدارد!
نامه را پریشب شروع کردم و اینک صبح پنجشنبه ۱۲ مهر ادامه میدهم. حال ما بحمدلله همه خوب است. مجید امروز بقصد روزه است. در مورد منزل تهران امید است به زودی وضع روشن شود و به هر حال زودتر اقدام خواهیم کرد. مامی و مجتبی و مجید نامه جداگانه میدهند. خدمت جناب آقای تیمور تاشلو و خاله جان گرامی سلام ما را ابلاغ کن و همچنین خدمت جناب آقای داریوش خان و دیگر فرزندان گرامی آن خانواده.
امیدوارم وضع تحصیل و دانشکده هم به خوبی پیش رود، گرچه با تکیه به لطف او همه چیز بخوبی پیش خواهد رفت.
سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی
خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی
(حافظ)
و این وثوق را نشانهایست و آن نشاط و کوشش هر چه بیشتر است و نومیدانند که دست از کار می کشند و به حیات خود خاتمه می دهند.
[إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ الَّذينَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا في سَبيلِ اللَّهِ أُولئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ] (البقره ۲: ۲۱۸)
آنان كه ايمان آورده، و كسانى كه هجرت كرده و راه خدا جهاد نمودهاند، آنان به رحمت خدا اميدوارند، خداوند آمرزنده مهربان است.
پدرت مرتضی