خانه
معرفی
نامه‌ها
یادداشت‌ها
سخنرانی‌ها
خاطرات
ارسال مطلب
تماس با ما

بعد از این گوش ما و حلقه یار

تاریخ: ۱۴ دی ۱۳۶۱

بعد از این گوش ما و حلقه یار

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم 

[لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ] (غافر ۴۰: ۱۶)

امروز فرمانروايى از آنِ كيست؟ از آنِ خداوند يكتاى قهّار است.

امروز شاه انجمن دلبران یکی است

دلبر اگر هزار بود دل بر آن یکی است

من بهر آن یکی دل و دین داده‌ام ز کف

عیبم مکن که حاصل هر دو جهان یکی است

(حافظ)

[يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُّتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ] (یوسف ۱۲: ۳۹)

ای دو یار زندان! آیا معبودان متعدد و متفرق بهتر است یا خدای یگانه مقتدر؟

من هر چه خوانده‌ام همه از یاد من برفت

الّا حدیث دوست که تکرار می‌کنم

(سعدی)

[ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَجُلاً فيهِ شُرَكاءُ مُتَشاكِسُونَ وَ رَجُلاً سَلَماً لِرَجُلٍ هَلْ‌ يَسْتَوِيانِ‌] (الزمر ۳۹: ۲۹)

خدا مَثَلى زده است: مردى است كه چند خواجه ناسازگار در [مالكيّت‌] او شركت دارند [و هر يك او را به كارى مى‌گمارند] و مردى است كه تنها فرمانبر يك مرد است. آيا اين دو در مَثَل يكسانند؟

خاطر به دست تفرقه دادن نه زیرکیست

مجموعه‌ای بخواه و صراحی بیار هم

ز فکر تفرقه بازآی تا شوی مجموع   به حکم آن که چو شد اهرمن سروش آمد

(هر دو بیت از حافظ)

[أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَق‌] (الحدید ۵۷: ۱۶)

آيا براى كسانى كه ايمان آورده‌اند هنگام آن نرسيده كه دلهايشان به ياد خدا و آن حقيقتى كه نازل شده نرم [و فروتن‌] گردد.

طلب ای عاشقان خوش‌رفتار

طرب ای شاهدان شیرین‌کار

تا کی از خانه هین ره صحرا

تا کی از کعبه هین در خمّار

زین سپس دست ما و دامن دوست

بعد از این گوش ما و حلقۀ یار

پس به جاروب «لا» فرو روبیم

کوکب از صحن گنبد دوّار

تا ز خود بشنود نه از من و تو

لمن الملک واحد القهار

(سنائی غزنوی)

فرزند عزیزم مصطفی!

سلام علیک و از لطف بی‌حدش درخواست دارم در آن روز تحیتت را سلام قرار دهد که:

[تَحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سَلامٌ وَ أَعَدَّ لَهُمْ أَجْراً كَريماً] (الاحزاب ۳۳: ۴۴)

درودشان ـ روزى كه ديدارش كنند ـ سلام خواهد بود.

ساعت هفت بعدازظهر سه‌شنبه چهاردهم دی‌ماه است. دیروز از مشهد به اصفهان رفتم و امروز بعدازظهر به تهران آمدم و ...پس فردا بعدازظهر به مشهد برخواهم گشت. برای بازدید معدن سنگ آهک متعلق به ذوب آهن رفته بودم؛ چون می‌خواهیم چند کارخانه قند مشهد مشترکاً معدن مجهزّی جهت تهیه سنگ آهک درست کنیم و از کاغذ نامه هم متوجه شده‌ای که در هتل هستم و تنها می‌اندیشم که چه آزاد آنان که بنده اویند و پادشاه دلشان اوست و جانانِ جانشان اوست؛ «خوشا آن دم که جانانم تو باشی»

نامه‌ای از وزارت علوم رسیده حاکی از اینکه کارنامه ارزی نیم‌سال دوم ۶۱ تو آماده توزیع است و در اسرع وقت جهت توزیع به مراکز استانها می‌فرستند. از اینکه در سالهای اخیر فرصت‌هایی را از لحاظ دروس دانشگاه از دست داده‌ای اظهار تأسف کرده بودی؛ خداوند بحمدالله فرصت‌های آینده را از تو نگرفته و إن‌شاء‌الله جبران خواهد شد, ولی به هوش باش که در زمینه‌های دیگر هم فرصت به شتاب می‌گذرد و سخن رسول خدا محمد مصطفی صلّى‌الله‌عليهِ‌وآله‌وسلّم را همیشه به یاد دار که فرمودند[۱]:

«إِغتَنِم خَمسَاً قَبلِ خَمسٍ

پنج چیز را قبل از فرارسیدن پنج چیز دیگر فرصت شمار:

صِحَّتَكَ قبلَ سُقْمِكَ

سلامت قبل از بیماری

فَراغَكَ قبلَ شُغْلِكَ

فراغت قبل از گرفتاری

غِنَاكَ قبلَ فقرِكَ

توانگری قبل از بی‌چیزی

شبابَكَ قبلَ هَرَمِكَ

جوانی قبل از پیری

حياتَكَ قبلَ موتِكَ»

زندگی قبل از مرگ

پدرت مرتضی

ساعت نوزده و نیم ۱۴ دی‌ماه ۱۳۶۱

پانویس

  1. ^بخشی از نصایح مشهور پیامبر به اباذر رجوع کنید به أمالی شیخ طوسی، ص ۵۲۶.
    نظرات
    ارسال نظر
    درحال ارسال نظر ...