بسم الله الرحمن الرحیم
[يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ] (آل عمران ۳: ۱۰۲)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از خدا آن گونه كه حقّ پرواكردن از اوست، پروا كنيد؛ و زينهار، جز مسلمان نميريد.
در مورد «حَقَّ تُقاتِهِ» یعنی حق تقوای او یکی از سروران ما فرمودهاند:
«أَنْ يُطَاعَ فَلَا يُعْصَى وَ يُذْكَرَ فَلَا يُنْسَى وَ يُشْكَرَ فَلَا يُكْفَر»[۱]
[حق تقوای الهی] این است که خداوند اطاعت شود و معصیت نشود، یاد گردد و فراموش نشود، و سپاسگذاری شود و کفران نگردد.
به جان دوست که غم پرده شما ندَرَد
گر اعتماد به الطاف کارساز کنید
(حافظ)
با دو قبله در ره توحید نتوان زد قدم
یا رضای دوست باید یا هوای خویشتن
(از قصائد سنائی غزنوی)
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالودهام به بد دیدن
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن
به می پرستی از آن نقش خود زدم بر آب
که تا خراب کنم نقش خود پرستیدن
مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست
به دست مردم چشم از رخ تو گل چیدن
به رحمت سر زلف تو واثقم ور نه
کشش چو نبود از آن سو چه سود کوشیدن
مبوس جز لب ساقی و جام می حافظ
که دست زهدفروشان خطاست بوسیدن
(حافظ)