اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
فرزند عزیزم مجتبی!
سلام
نامهات روز سهشنبه عید فطر به ما رسید و این بار چون من در منزل چند روزی استراحت میکردم، نامهات به شرکت و از آنجا به کارخانه و از طریق کارخانه به من رسیده بود. یعنی سه روز قبل از آن، نامهات مهرِ پست شهر مشهد خورده بود و کارت تو هم چند روز قبل رسیده بود. از این که به سلامتی و خوشی رسیده بودی و دوستان محبت کرده بودند، خوشحال شدیم. از طرف ما هم تشکر کن و شکر خدای را قبل از آن به جای آر که لطف دوستان سایه محبت اوست.
گفتم به خاطر معالجه دیسک، چند روزی باز استراحت میکنم و در کنار تبسم مطالعۀ لطف پروردگار میکنم که چسان قبل از تولد، از همان آغاز مورد عنایت بوده و او را آفریده و خوب آفریده و نقش فرمود و چه خوب قلم زده و غذای لازم و محیط پرورش مناسب برایش فراهم کرده و پا به جهان که گذاشت قبلاً شیر در پستان مادر را برای او آماده کرده و به هدایت غیبی مکیدن پستان بدو آموخت و محبتی آن چنان در دل مادر و اطرافیان نهاد تا با ناز پرورشش دهند و ضمناً نیش رنج نگهداری او با نوش لذت محبت درآمیخت تا کار بر مادر که او نیز مورد لطف اوست آسان شود. به فرموده حسین علیهالسّلام آیا کور نیست کسی که او را نمیبیند؟ و آثار خدائی و رحمت او را به این پیدائی مشاهده میکند.[۱]
کسی که از آغاز این همه لطف و عنایت به ما داشته بعدها نیز بنده خود را وا نخواهد گذاشت. لذا میتوان و باید ایمان داشت که ...
[فَاللَّـهُ خَيْرٌ حَافِظًا وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ] (یوسف ۱۲: ۶۴)
خداوند بهترین نگهداران و مهربانترین مهربانان است.
و این است آنچه یعقوب به فرزندان گفت و من در موقع عزیمت تو تکرار نمودم. منتظر نامه بعدی تو هستیم؛ راجع به همه چیز برای ما بنویس.
ساعت ۵ بعدازظهر پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۳۵۴
مرتضی