بسم الله الرحمن الرحیم
چهارشنبه ۲۸ دیماه ۱۳۹۰ در منزل مشهد:
گفت موسی را به وحی دل خدا
کای گزیده دوست میدارم ترا
گفت چه خصلت بود ای ذوالکرم
موجب آن تا من آن افزون کنم
گفت چون طفلی به پیش والده
وقت قهرش دست هم در وی زده
خود نداند که جز او دیّار هست
هم ازو مخمور هم از اوست مست
خاطر تو هم ز ما در خیر و شرّ
التفاتش نیست جاهای دگر
غیر من پیشت چون سنگست و کلوخ
گر صبی و گر جوان و گر شیوخ
همچنانک ایاک نعبد در حنین
در بلا از غیر تو لا نستعین
که عبادت مر ترا آریم و بس
طمع یاری هم ز تو داریم و بس
(مولوی، دفتر چهارم مثنوی معنوی)