بسم الله الرحمن الرحیم
پنجشنبه شب ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۱ که در هواپیمای تهران مشهد خوانده شد:
رشتهای بر گردنم افکنده دوست
میکشد هرجا که خاطر خواه اوست
رشته بر گردن نه از بیمهری اسـت
رشتۀ عشق است و بر گردن نکوست
نی غلط گفتم که اینجا عاشق و معشوق اوست
گرچه ما از عشق او اندر جهان افسانهایم
ما کهایم؟! از ما چه آید؟! تا مپنداری که ما
روی او را آینه یا زلف او را شانهایم
(فخرالدین عراقی، لمعات)
داد حق را قابلیّت شرط نیست
بلکه شرط قابلیّت دادِ اوست
خداوندی همه در کبریائی است
نه علّت موجب فعل خدائی است
(شیخ محمود شبستری)