خانه
معرفی
نامه‌ها
یادداشت‌ها
سخنرانی‌ها
خاطرات
ارسال مطلب
تماس با ما

همسر نازنین

تاریخ: ۲۲ اردیبهشت ۱۳۷۸

همسر نازنین

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

همسر نازنین و فرزندان عزیزم مجتبی و فدرا!

السلام علیکم. تحیةً من عند الله مبارکةً طیّبةً.

خداوند متعال در اواخر سوره نور می‌فرماید:

[فَإِذا دَخَلْتُمْ بُيُوتاً فَسَلِّمُوا عَلى‌ أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبارَكَةً طَيِّبَةً] (النور ۲۴: ۶۱)

وقتی داخل خانه‌ها می‌شوید برخودتان (یا خانواده‌تان) سلام کنید و از آنجا که سلام و سلامت، دستِ خداوند و نزد خداوند است، در حقیقت این دعائی است که برای آنها می‌کنید؛ دعای مؤمنی برای مؤمنی.

آغاز و انجام هرچیز خداست. او یار نخستین تو و بازپسین است. پس وقتی داخل خانه می‌شویم اول از او یاد کنیم که همه چیز از اوست و آنگاه از او ـ به دعا ـ سلامت اهل خانه را که بر آنها سلام می‌کنیم، بخواهیم (یعنی برای آنها از خداوند سلامت و سعادت می‌خواهیم) و پاسخ آنها برای ما نیز به همین ترتیب یادی است از طرف آنها از خداوند و درخواستی است از او جهت سلامت ما. تحیتی و خوش آمدی از جانب خداوند مبارک و خوش؛ «سلامی چو بوی خوش آشنایی». که البته مقصود هم آشنایی با حضرت دوست است که:

صبا وقت سحر بوئی ز زلف یار می‌آورد

دل شوریده ما را ز نو در کار می‌آورد

بوی خوش تو هر که ز باد صبا شنید

از یار آشنا سخن آشنا شنید

(هر دو بیت از حافظ)

ده روزی است که از شما جدا شده‌ام و شما را به خداوند خودتان، خداوند عزیزتان و خداوند مهربانتان سپرده‌ام. شنبه آخرِ روز از واشنگتن پرواز کردم. قبل از ظهر یکشنبه وین رسیدم. سه شنبه به کشور چک رفتم و پس از بازدید دو کارخانه برگشتم وین و سر راه در پراک سفارش مهری جان را به توفیق خداوند انجام دادم و چهارشنبه هم از یک کارخانه در نزدیکی وین بازدید کردم و آخر روز به سمت ایران حرکت کردم و به سلامت رسیدم و همه چیز را با خود آوردم؛ از جمله کامپیوتر هدیه مجتبی جان جهت تبسم را، در گمرک هم به آن توجهی نشد. نمی‌دانم اشکال داشت یا نه؟! به‌هرصورت بحمدالله هزینه گمرک پارچه‌های رومبلی را دادیم و به خوشی با مصطفی جان و فریبا جان به منزل رفتیم و در تهران هم جمعه کرج رفتیم؛ فریده خانم وتبسم هم با ما بودند.

ظهر احسان جان و مریم خانم هم آمدند و رفتند. احسان جان گرفتار نمایشگاه کتاب است و من هم شنبه ساعت ۸ بعدازظهر به مشهد پرواز کردم و به سلامت رسیدم. در مشهد هم همه چیز بحمدلله خوب بود. امشب سر شب دیدن آقای احمدزاده و خانمشان رفتیم که مکه مشرف شده بودند. آقای دکتر الهی، فریده خانم و فاطمه خانم هم بودند و آقای معاون و خانمشان سلامتان رساندند و همه خوب بودند. و اکنون هم ساعت نزدیک ۴ بعداز نیمه شب شب چهارشنبه است و قصد دارم فردا سری فریمان بزنم وشب بروم تهران. پنجشنبه دفتر تهران ما هم تعطیل است و این پنجشنبه وجمعه را تهران باشم وشنبه عصر ان شاءالله بمشهد برگردم. این هم گزارش ما مخصوصاً جهت مهری جان که سفارش کرده بود و اما جریان فرودگان زوریخ در سر راه را در صفحه دیگر برای مهری جان می‌نویسم.

یکبار دیگر عزیزان خود را به خداوند عزیز و رحیم می‌سپارم که هم حفیظ است و هم مهربانترین مهربانان: [فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِين‌] (یوسف ۱۲: ۶۴)

مرتضی

مشهد ساعت ۴ صبح چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۷۸



همسر نازنین و مهری عزیزم!

در مورد فرودگاه زوریخ و سفری که در پیش دارید:

اصولاً مسافرینی که وارد یک فرودگاه بین‌المللی شهری می‌شوند مدتی با هم حرکت می‌کنند و در یک جا باید از هم جدا شوند. عده‌ای به همان شهر می‌روند و عده‌ای باید طیّاره عوض کنند و به‌جای دیگر بروند. در سفری که با هم از وین رفتیم امریکا، سر راه که به فرودگاه زوریخ در سوئیس رسیدیم، هواپیما در محوطه فرودگاه ما را پیاده کرد و با اتوبوس همه مسافرین را آوردند به ساختمان فرودگاه.

در آنجا در همان طبقه همکف که ما را وارد کردند، بلافاصله در همان سالون کوچک طبقه همکف دو دسته از هم جدا شدیم و با مسافرین ترانزیتی توسط پلکان برقی و معمولی به طرف طبقه دوم هدایت شدیم. بالای پلکان ما نوشته بود Transfer یعنی تعویض و عوض کردن که منظور تعویض هواپیما است. (و طرف دیگر برای مسافرین همان شهر را معمولا به طرف Exit یعنی خروجی به طرف همان شهر مثلا Zurich زوریخ هدایت می‌کنند). و ما وقتی از پلکان بالا آمدیم اولین چیزی که جلب توجه کرد تابلو پرواز هواپیماها بود به شکل زیر:

شماره درب خروجی، ساعتی که پرواز می‌کند، ساعت پرواز طبق برنامه، شماره پرواز،  خط هوایی

از چپ به راست ستون اول علامت خط‌های هوائی است علامت اختصاری آنها مثلا IR یعنی ایران ار، OS یعنی استریا، همان هواپیمایی اتریش و SR یعنی سوئیس ار. ستون دوم شماره پرواز است و ستون بعدی ساعت پرواز طبق برنامه که در بلیط هم نوشته و ستون بعدی ساعتی که فکر می‌کنند پرواز کند که گاهی تاخیر و با ساعات بلیط فرق دارد و ستون آخر درب خروجی است مثل A۶۵ که آن دفعه مال ما بود که آنرا Gate گیت می‌گویند و شما از روی شماره پرواز یا ساعت پرواز بلیط‌تان و تطبیق خط هوائی Gate خودتان را پیدا می‌کنید و مراجعه می‌کنید و به مسئول Gate و اگر نبود به پهلوئی آن می‌دهید تا مطمئن شوید.

اما در مراجعت من از واشنگتن به زوریخ:

طیاره در وسط محوطه نایستاد، بلکه به ساختمان فرودگاه چسبید و ما از تونل وصل به هواپیما وارد کریدور یا رهرو بزرگ فرودگاه شدیم و این راهرو در وسط یک باند داشت که روی آن می‌ایستادید و خودش ما را می‌برد، البته دوطرف باند در راهرو هرکه می‌خواست پیاده خودش می‌رفت ولی روی باند راحت‌تر بود. باند هم شاید دوبار قطع شد و دوباره شروع شد و همه مسافرین این راه را آمدیم تا باز باند قطع شد ودر مقابل ما EXIT یعنی خروجی به طرف زوریخ بود و در طرف راست پله‌برقی که روی آن تابلوی Transfer بود و یک طبقه بالا آمدیم به همان طبقه تابلوی آن دفعه رسیدیم (و بعد معلوم شد جائی که مسافرین این دفعه دو دسته شدیم درست یک طبقه بالای همان جایی بود که آن دفعه با اتوبوس در طبقه همکف وارد شده بودیم).

وقتی که شماره Gate رااز تابلو به دست آوردید تابلوهای راهنمای Gate‌ها که نصب شده‌اند، دنبال می‌کنید و ان‌شاءالله به آسانی آن را پیدا می‌کنید که او همیشه با ما و بهترین راهنما است.

کار خود گر به خدا باز گذاری حافظ

ای بسا عیش که با بخت خداداده کنی

برای تمرینِ کار تابلوی پروازها می‌توانید در فرودگاه واشنگتن که از این تابلوها هست، تمرین کنید.

مهری جان! در تابلو پروازها بعداز شماره پرواز نام شهر مقصد هم هست که من مثل اینکه فراموش کردم.

مرتضی

22 اردیبهشت 1378

    نظرات
    ارسال نظر
    درحال ارسال نظر ...