خانه
معرفی
نامه‌ها
یادداشت‌ها
سخنرانی‌ها
خاطرات
ارسال مطلب
تماس با ما

همه جا کشور اوست

تاریخ: ۲۵ مرداد ۱۳۵۳

همه جا کشور اوست

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

[وَ اذْكُرْ رَبَّكَ في‌ نَفْسِكَ تَضَرُّعاً وَ خيفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ وَ لا تَكُنْ مِنَ الْغافِلينَ] (الأعراف ۷: ۲۰۵)

و در دل خويش، پروردگارت را بامدادان و شامگاهان با تضرع و ترس، بى‌صداى بلند، ياد كن و از غافلان مباش.

فرزند عزیزم سلام

امیدوارم در کنف حمایت حضرتش تندرست و روشن‌روان باشی. اکنون که این نامه را می‌نویسم عصر جمعه ۲۵ مرداد مصادف با ۲۷ رجب یعنی روز مبعث است. حدود ۵ بعدازظهر در هال منزل نشسته‌ام و خانم جان و مامی حاضرند و خانم جان می‌گویند از من هم بنویس مامی خود خواهد نوشت. در اینجا از تو بسیار یاد می‌شود چند روز پیش نیز خاله و مادرجان اینجا بودند و مجید ضبط را باز کرده بود و صدای تو را شنیدیم که

[وَ أَنيبُوا إِلى‌ رَبِّكُمْ وَ أَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذابُ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ] (الزمر ۳۹: ۵۴)

و پيش از آنكه شما را عذاب در رسد، و ديگر يارى نشويد، به سوى پروردگارتان بازگرديد، و تسليم او شويد.

خانم جان سلامت می‌رسانند و شعری برایت گفته‌اند ولی گفتند حالا ننویس.

هفته گذشته ۵۰۰ دلار توسط بانک ملی کتباً به نشانی بانک تو به حسابت حواله نمودم وصول آن را اطلاع بده.

از محیط و برخورد خودت با محیط و وضع خودت بنویس. شکر و سپاس بی‌حد خداوندی را که همه جا کشور اوست و از باران رحمتش همه سرزمین‌ها سیرابند و بندگان او هیچ جا خود را تنها نمی‌بینند و احساس تنهایی نمی‌کنند تو را به او می‌سپارم و می‌گویم به حضرتش که

چه خوش باشد که دلدارش تو باشی

ندیم و مونس و یارش تو باشی

مرتضی

۲۵ مرداد ۱۳۵۳

***



    نظرات
    ارسال نظر
    درحال ارسال نظر ...