خانه
معرفی
نامه‌ها
یادداشت‌ها
سخنرانی‌ها
خاطرات
ارسال مطلب
تماس با ما

همه عالم مشارق الانوار

تاریخ: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۵۷

همه عالم مشارق الانوار

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

[وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ إِذا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ *

و از نشانه‌هاى او اين است كه شما را از خاک آفريد؛ پس بناگاه شما [به صورت‌] بشرى هر سو پراكنده شديد.

وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في‌ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ *

و از نشانه‌هاى او اينكه از [نوع‌] خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد، و ميانتان دوستى و رحمت نهاد. آرى، در اين [نعمت‌] براى مردمى كه مى‌انديشند قطعاً نشانه‌هايى است.

وَ مِنْ آياتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَ أَلْوانِكُمْ إِنَّ في‌ ذلِكَ لَآياتٍ لِلْعالِمينَ *

و از نشانه‌هاى [قدرت‌] او آفرينش آسمانها و زمين و اختلاف زبان‌هاى شما و رنگ‌هاى شماست. قطعاً در اين [امر نيز] براى دانشوران نشانه‌هايى است.

وَ مِنْ آياتِهِ مَنامُكُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ ابْتِغاؤُكُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ في‌ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ *

و از نشانه‌هاى [حكمت‌] او خواب شما در شب و [نيم‌] روز و جستجوى شما [روزى خود را] از فزون‌بخشى اوست. در اين [معنى نيز] براى مردمى كه مى‌شنوند، قطعاً نشانه‌هايى است.

وَ مِنْ آياتِهِ يُريكُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ يُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ ماءً فَيُحْيي‌ بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ في‌ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ *

و از نشانه‌هاى او [اينكه‌] برق را براى شما بيم‌آور و اميدبخش مى‌نماياند، و از آسمان به تدريج آبى فرومى‌فرستد، كه به وسيله آن، زمين را پس از مرگش زنده مى‌گرداند. در اين [امر هم‌] براى مردمى كه تعقل مى‌كنند، قطعاً نشانه‌هايى است.

وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ تَقُومَ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ بِأَمْرِهِ ثُمَّ إِذا دَعاكُمْ دَعْوَةً مِنَ الْأَرْضِ إِذا أَنْتُمْ تَخْرُجُونَ ] (الروم ۳۰: ۲۰-۲۶)

و از نشانه‌هاى او اين است كه آسمان و زمين به فرمانش برپايند؛ پس چون شما را با يك بار خواندن از زمين فراخوانَد، بناگاه [از گورها] خارج مى‌شويد.

[وَ مِنْ‌ آياتِهِ‌ أَنْ يُرْسِلَ الرِّياحَ مُبَشِّراتٍ وَ لِيُذيقَكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ لِتَجْرِيَ الْفُلْكُ بِأَمْرِهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُون‌] (الروم ۳۰: ۴۶)

و از نشانه‌هاى او اين است كه بادهاى بشارت‌آور را مى‌فرستد، تا بخشى از رحمتش را به شما بچشاند و تا كشتى به فرمانش روان گردد، و تا از فضل او [روزى‌] بجوييد، و اميد كه سپاسگزارى كنيد.

اینها همه آیاتند ولی «لِقَوْمٍ يَسْمَعُون؛ برای آنان که گوش شنوا داشته باشند» و «لِقَوْمٍ يَعْقِلُون؛ برای آنان که اندیشه کنند.»

[أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلاَّ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبيلاً] (الفرقان ۲۵: ۴۴)

يا گمان دارى كه بيشترشان مى‌شنوند يا مى‌انديشند؟ آنان جز مانند ستوران نيستند، بلكه گمراه‌ترند.

[وَ جَعَلْنا عَلى‌ قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَ في‌ آذانِهِمْ وَقْراً وَ إِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لا يُؤْمِنُوا بِها] (الأنعام ۶: ۲۵)

و[لى‌] ما بر دلهايشان پرده‌ها افكنده‌ايم تا آن را نفهمند، و در گوشهايشان سنگينى [قرار داده‌ايم‌]. و اگر هر معجزه‌اى را ببينند به آن ايمان نمى‌آورند.

اینها همه آیاتند اما لِلعالِمین:

[أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ يَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ] (الزمر ۳۹: ۹)

[آيا چنين كسى بهتر است‌] يا آن كسى كه او در طول شب در سجده و قيام اطاعت [خدا] مى‌كند [و] از آخرت مى‌ترسد و رحمت پروردگارش را اميد دارد؟ بگو: «آيا كسانى كه مى‌دانند و كسانى كه نمى‌دانند يكسانند؟» تنها خردمندانند كه پندپذيرند.

[أَ فَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمى‌ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ] (الرعد ۱۳: ۱۹)

پس، آيا كسى كه مى‌داند آنچه از جانب پروردگارت به تو نازل شده، حقيقت دارد، مانند كسى است كه كوردل است؟ تنها خردمندانند كه عبرت مى‌گيرند.

[وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ] (آل عمران ۳: ۷)

ريشه‌داران در دانش كسى [كه‌] مى‌گويند: «ما به قرآن ايمان آورديم، همه [چه محكم و چه متشابه‌] از جانب پروردگار ماست»، و جز خردمندان كسى متذكر نمى‌شود.

[عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَيْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً] (الکهف ۱۸: ۶۵)

تا بنده‌اى از بندگان ما كه از جانب خود به او رحمتى عطا كرده و از نزد خود بدو دانشى آموخته بوديم.

اینها همه آیاتند اما «لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ؛ برای آنان که اندیشه می‌کنند»:

«مَنْ أَظْلَمَ نُورَ تَفَكُّرِهِ بِطُولِ أَمَلِهِ وَ مَحَا طَرَائِفَ حِكْمَتِهِ بِفُضُولِ كَلَامِهِ وَ أَطْفَأَ نُورَ عِبْرَتِهِ بِشَهَوَاتِ نَفْسِهِ فَكَأَنَّمَا أَعَانَ هَوَاهُ عَلَى هَدْمِ عَقْلِهِ وَ مَنْ هَدَمَ عَقْلَهُ أَفْسَدَ عَلَيْهِ دِينَهُ وَ دُنْيَاه» [۱]

آنكه پرتو انديشه‌اش به آرزوى دراز تار شود و حكمتهاى نغز را به گفتار بى‌مغز نابود كند و تابش نور عبرت را به طوفان شهوت خود خاموش نمايد، چون هوس يارى بر ويرانى عقل خود اقدام كند، هر كه عقلش را ويران كرد دين و دنيايش تباه شود.

علی علیه‌السّلام در اوایل خطبه اشباح[۲] (ص ۱۲۶ نهج‌البلاغه دکتر صبحی صالح که تو داری) می‌فرمایند:

«أَرَانَا مِنْ مَلَكُوتِ قُدْرَتِهِ وَ عَجَائِبِ مَا نَطَقَتْ بِهِ آثَارُ حِكْمَتِهِ وَ اعْتِرَافِ الْحَاجَةِ مِنَ الْخَلْقِ إِلَى أَنْ يُقِيمَهَا بِمِسَاكِ قُوَّتِهِ مَا دَلَّنَا بِاضْطِرَارِ قِيَامِ الْحُجَّةِ لَهُ عَلَى مَعْرِفَتِهِ فَظَهَرَتِ الْبَدَائِعُ الَّتِي أَحْدَثَتْهَا آثَارُ صَنْعَتِهِ وَ أَعْلَامُ حِكْمَتِهِ فَصَارَ كُلُّ مَا خَلَقَ حُجَّةً لَهُ وَ دَلِيلًا عَلَيْهِ وَ إِنْ كَانَ خَلْقاً صَامِتاً فَحُجَّتُهُ بِالتَّدْبِيرِ نَاطِقَةٌ وَ دَلَالَتُهُ عَلَى الْمُبْدِعِ قَائِمَةٌ»

و به اندازه‌اى‌ از ملكوت قدرتش، و از شگفتى‌هايى كه آثار حكمتش گوياى آن است، و از اعتراف نياز خلق به آنچه كه با قدرتش آن را حفظ مى‌كند به ما ارائه فرموده كه ما را به قيام دليل قطعى بر معرفت و شناختش راهنمايى نموده است. در ساخته‌هاى بديعش آثار صنع و نشانه‌هاى حكمتش آشكار است، از اين رو آنچه آفريده حجّت و دليلى بر وجود اوست، و اگر موجودى بى‌زبان باشد تدبير او در وجود آن موجود برهان گويايى بر وجود او، و دليلى محكم بر آفرينندگى ذات پاك اوست.

ای علی که جمله عقل و دیده‌ای

شمه‌ای واگو از آنچ دیده‌ای

راز بگشا ای علی مرتضی

ای پس سوء القضا حسن القضا

(مولانا، دفتر اول مثنوی معنوی)

الا ای طوطی گویای اسرار

مبادا خالیت شکر ز منقار

سرت سبز و دلت خوش باد جاوید

که خوش نقشی نمودی از خط یار

سخن سربسته گفتی با حریفان

خدا را زین معما پرده بردار

به روی ما زن از ساغر گلابی

که خواب آلوده‌ایم ای بخت بیدار

(حافظ)

فرمود: «أَرَانَا مِنْ مَلَكُوتِ قُدْرَتِه» آری او که جمله عقل و دیده بود، دید و با ارائۀ خداوندی دید همان‌سان که خداوند فرمود دربارۀ ابراهیم خلیل علیه‌السلام:

[وَ كَذلِكَ نُري إِبْراهيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنينَ] (الأنعام ۶: ۷۵)

و اين گونه، ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم نمايانديم تا از جمله يقين‌كنندگان باشد.

اگر ولی آیات او را به وضوح نمی‌بینید و صدای او را نمی‌شنوید به علی‌ علیه‌السّلام گوش فرا دهید که می‌فرماید:

«إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى جَعَلَ الذِّكْرَ جِلاءً لِلْقُلُوبِ تَسْمَعُ بِهِ بَعْدَ الْوَقْرَةِ وَ تُبْصِرُ بِهِ بَعْدَ الْعَشْوَةِ وَ تَنْقَادُ بِهِ بَعْدَ الْمُعَانَدَةِ» [۳]

خداوند پاك ياد خود را صيقل دلها قرار داد، كه گوش در پرتو آن پس از سنگينى مى‌شنود، و چشم دلها بعد از نابينايى مى‌بيند، و دلها از پى عناد با حق رام مى‌شود.

البته تا وقتی که هنوز سخن از «وَقْرَة» و «عَشْوَة» است نه

[صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَرْجِعُونَ] (البقره ۲: ۱۸)

كرند، لالند، كورند؛ بنابراين به راه نمى‌آيند.

نه آنها که

[ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذينَ أَساؤُا السُّواى‌ أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ] (الروم ۳۰: ۱۰)

آنگاه فرجام كسانى كه بدى كردند [بسى‌] بدتر بود، [چرا] كه آيات خدا را تكذيب كردند.

[وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً] (الإسراء ۱۷: ۸۲)

و ما آنچه را براى مؤمنان مايه درمان و رحمت است از قرآن نازل مى‌كنيم، و[لى‌] ستمگران را جز زيان نمى‌افزايد.

[وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرى‌ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنينَ] (الذاریات ۵۱: ۵۵)

و پند ده، كه مؤمنان را پند سود بخشد.

مؤمنان کیانند؟؛ آنان که در باطن خود نوری دیده و ندائی شنیدند و گفتند:

[رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا] (آل عمران ۳: ۱۹۳)

پروردگارا، ما شنيديم كه دعوتگرى به ايمان فرا مى‌خواند كه: «به پروردگار خود ايمان آوريد»، پس ايمان آورديم.

و مولوی می‌گوید:

گوشم شنید قصه ایمان و مست شد

کو قسم چشم صورت ایمانم آرزوست

[وَ كَذلِكَ نُري إِبْراهيمَ مَلَكُوتَ...] شاید از نظر مولوی قسم چشم باشد و نتیجۀ این در ادامه است که در آخر کار به دنبال همین آیه و از قول ابراهیم علیه‌السّلام حکایت می‌کند که

[إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذي فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنيفاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكينَ] (الأنعام ۶: ۷۹)

من از روى اخلاص، پاكدلانه روى خود را به سوى كسى گردانيدم كه آسمانها و زمين را پديد آورده است؛ و من از مشركان نيستم.

[سَنُريهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ في‌ أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَ وَ لَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ شَهيدٌ] (فصلت ۴۱: ۵۳)

به زودى نشانه‌هاى خود را در افقها[ى گوناگون‌] و در دلهايشان بديشان خواهيم نمود، تا برايشان روشن گردد كه او خود حقّ است. آيا كافى نيست كه پروردگارت خود شاهد هر چيزى است؟

یار بی‌پرده از در و دیوار

در تجلی است یا اولی‌الأبصار

شمع جویی و آفتاب بلند

روز بس روشن و تو در شب تار

گر ز ظلمات خود رهی یابی

همه عالم مشارق الانوار

(هاتف اصفهانی)

حضرت حسین بن علی علیهما الصلوة‌ و السّلام می‌فرماید در قسمت اخیر دعای عرفه:

«عَلِمْتُ بِاخْتِلَافِ الْآثَارِ وَ تَنَقُّلَاتِ الْأَطْوَارِ أَنَّ مُرَادَكَ مِنِّي أَنْ تَتَعَرَّفَ إِلَيَّ فِي كُلِّ شَي‌ء»

من با توجه به گونه‌های مختلف آثارت و جابجایی آن دانسته‌ام که منظور تو از من این است که من تو را در هر چیز بشناسم.

باز در دنبال همین کلمات خود می‌فرماید:

«كَيْفَ‌ يُسْتَدَلُّ عَلَيْكَ بِمَا هُوَ فِي وُجُودِهِ مُفْتَقِرٌ إِلَيْكَ أَ يَكُونُ لِغَيْرِكَ مِنَ الظُّهُورِ مَا لَيْسَ لَكَ حَتَّى يَكُونَ هُوَ الْمُظْهِرَ لَكَ مَتَى غِبْتَ حَتَّى تَحْتَاجَ إِلَى دَلِيلٍ يَدُلُّ عَلَيْكَ وَ مَتَى بَعُدْتَ حَتَّى تَكُونَ الْآثَارُ هِيَ الَّتِي تُوصِلُ إِلَيْكَ عَمِيَتْ عَيْنٌ لَا تَرَاكَ‌ عَلَيْهَا رَقِيباً»

چـگـونـه استدلال شود بر وجود تو به چيزى كه خود آن موجود در هستيش نيازمند بـه تـو اسـت? و آيـا اسـاساً براى ما سواى تو ظهورى هست كه در تو نباشد تا آن وسيله ظهور تو گـردد? تـو كـِى پـنـهان شده اى تا محتاج بدليلى باشيم كه به تو راهنمائى كند? و چه وقت دور مانده اى تا آثار تو ما را به تو واصل گرداند? كور باد آن چشمى كه تو را نبيند كه مراقب او هـسـتـى!

تو ز کوری ره نمی‌دانی ز چاه

خیز از حق دیدهٔ بیننده خواه

(مصیبت‌نامه، عطار نیشابوری)

به خدای ار کسی تواند بود

بی‌خدای از خدای برخوردار

(سنائی غزنوی، دیوان اشعار، قصیده ۷۵)

[قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ سَلامٌ عَلى‌ عِبادِهِ الَّذينَ اصْطَفى‌] (النمل ۲۷: ۵۹)

بگو: «سپاس براى خداست، و درود بر آن بندگانش كه [آنان را] برگزيده است.»

قسمت اخیر از سخنان گهربار حضرت حسین علیه‌السّلام ناظر به قسمت اخیر آیه اخیرالذکر است که

[أَ وَ لَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ شَهيدٌ] (فصلت ۴۱: ۵۳)

 آيا كافى نيست كه پروردگارت خود شاهد هر چيزى است؟

و قسمت اول از سخنان آن حضرت به نظر من ناظر به قسمت اول آیه است. «تَنَقُّلَاتِ الْأَطْوَارِ» آن است که خدای می‌فرماید در سوره نوح:

[وَ قَدْ خَلَقَكُمْ أَطْواراً] (نوح ۷۱: ۱۴)

و حال آنكه شما را مرحله به مرحله خلق كرده است.

***


می‌خواستم بدانم کی درس سال تحصیلی جاری را تمام می‌کنید؟ کی قصد آمدن دارید؟ آیا ممکن است برنامه‌ای گذاشت که شما را در اروپا استقبال کنیم؟ مامی می‌خواست بداند آیا فرصتی هست از لیسانس شدن تو برای وارد کردن یک اتومبیل بدون گمرک یا با تخفیف گمرکی استفاده شود؟

قصدر داریم در شنبه ـ یکشنبه آینده به شما تلفن کنیم و احوالی بپرسیم. در اینجا بحمدلله همه خوبند. خانم جان هم مراجعت کرده‌اند ولی هنوز تهران هستند تا یکی دو هفته دیگر. دیشب و امروز قاسم و طوبی با سه فرزندش اینجا بودند؛ یاد شما زیاد بود.

به خدایتان می‌سپارم و از حضرتش خواستارم با حضرت خودش آشنا سازد؛ با خاصّان درگاهش و با زبان آشنایانش و با کتب و نوشته‌هایش.

[أُولئِكَ كَتَبَ في‌ قُلُوبِهِمُ الْإيمانَ] (المجادله ۵۸: ۲۲)

در دل اينهاست كه [خدا] ايمان را نوشته‌.

به نزد آنکه جانش در تجلی است

همه عالم کتاب حق تعالی است

(گلشن راز، شیخ محمود شبستری)

پدرتان مرتضی الهی

بعدازظهر جمعه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۵۷

پانویس

  1. ^از نصایح امام موسی‌بن جعفر علیه السلام به هشام بن حکم: اصول کافی، ج ۱، ص ۱۷.
  2. ^خطبه ۹۱ نهج‌البلاغه.
  3. ^ابتدای خطبه ۲۲۲ نهج‌البلاغه.
    نظرات
    ارسال نظر
    درحال ارسال نظر ...