اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
به داغ بندگی مردن بدین در
بجان او که از ملک جهان به
(حافظ)
خوشا آن دم که مو بندِهیْ تو باشم
ز دیده آب در راه تو پاشم
به مژگان راه را جارو نمایم
بهامیدی که مقبول تو باشم
(باباطاهر)
«إِلَهِي كَفَى لِي عِزّاً أَنْ أَكُونَ لَكَ عَبْداً وَ كَفَى بِي فَخْراً أَنْ تَكُونَ لِي رَبّاً أَنْتَ كَمَا أُحِبُّ فَاجْعَلْنِي كَمَا تُحِب» (علی علیهالسّلام). [۱]
خداى من مرا همين عزت بس كه تو را بنده باشم و همين سربلندىام بس كه تو پروردگار من باشى. تو آن چنانى كه من دوست دارم مرا نيز آنچنان كن كه تو دوست دارى.
خدایا جانم آنگه خواه کاندر سجدهگه باشم
ز گریه کرده خونین روی و خاکآلوده پیشانی
چو جان بندهٔ خود را کنی آزاد ازین زندان
به پیش نور آن حضرت حضوری دارش ارزانی
دل عطار عمری شد که امیدی همی دارد
کجا زیبد ز فضل تو گرش نومید گردانی
(عطار)
خوشا آن دم که مو بندِهیْ تو باشم
خوشا آن دم که مو بندِهیْ تو باشم
خوشا آن دم که مو بندِهیْ تو باشم....
یا ربِّ یا ربِّ یا ربِّ.... یا ربِّ مخفف یاربِّی است و چقدر زیباست که او خداوندگار من است. مال من است. از آنِ من است. سبحان ربِّی العظیم و بحمده؛ خداوندگار بزرگ من پاک و بیعیب است و میستایم او را. [نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصيرُ] (الأنفال ۸: ۴۰)؛ چه نيكو سرور و چه نيكو ياورى است.
سبحان ربِّی الأعلی و بحمده؛ خداوندِ برترمن پاک و منزه و بیعیب است و سپاس میدارم او را. [حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ] (آل عمران ۳: ۱۷۳)؛ خدا ما را بس است و نيكو حمايتگرى است.
باری تو بندگی کن کو بندهپرور آید. نگر که بندهپروری عام او عاصیان درمانده را چسان نوازش میدهد. نمیبینی که با چه لطفی میفرماید:
[قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ * وَ أَنيبُوا إِلى رَبِّكُمْ وَ أَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذابُ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ] (الزمر ۳۹: ۵۳ ـ ۵۴)
بگو: «اى بندگان من ـ كه بر خويشتن زيادهروى روا داشتهايد ـ از رحمت خدا نوميد مشويد. در حقيقت، خدا همه گناهان را مىآمرزد، كه او خود آمرزنده مهربان است. و پيش از آنكه شما را عذاب دررسد، و ديگر يارى نشويد، به سوى پروردگارتان بازگرديد، و تسليم او شويد.
فرزند عزیزم مجتبی را که بندهای از بندگان اوست به خداوندگار نگهدار و نگهبانش میسپارم که مهربانترین مهربانان است و از دامن مهر آن رحیم و کَنَف حمایت آن عزیز چه جائی راحتتر و امنتر؟!
[فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمينَ] (یوسف ۱۲: ۶۴)
پس خدا بهترين نگهبان است، و اوست مهربانترين مهربانان.
[وَ تَوَكَّلْ عَلَى الْعَزيزِ الرَّحيمِ] (الشعراء ۲۶: ۲۱۷)
و بر [خداىِ] عزيزِ مهربان توكّل كن.
فرزند بندهایست، خدا را، غمش مخور
کان نیستی که به ز خدا بنده پروری
(اوحدی کرمانی)
دلا دائم گدای کوی او باش
به حکم آنکه دولت جاودان به
(حافظ)
پریشب یک بعد از نیمهشب از مشهد پرواز کردم و فردا صبح ساعت هشت و ربع قرار است اگر خدا بخواهد مراجعت کنم و اکنون ساعت نزدیک یازده شب است.
خانم جان هم پنج ـ شش هفته است تهران هستند و فردا بعدازظهر إنشاءالله مراجعت میکنند. مامی و تبسّم خوب بودند و دیشب هم صحبت کردم. مدارک سابق و گواهی اشتغال به تحصیل فعلی تو را به آقای دکتر الهی که این روزها تهران هستند و به احتمال قوی با معاونت دانشجوئی وزارت علوم ملاقات خواهند داشت، دادم تا امکان تعلّق ارز تحصیلی را استعلام نمایند.
«وَ أَلْجِئْ نَفْسَكَ فِي أُمُورِكَ كُلِّهَا إِلَى إِلَهِكَ»[۲]
خودت را در همه امور به خداى خود واگذار.
[وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ] (آل عمران ۳: ۱۲۲) فقط بر خداوند مؤمنین باید توکل کنند.
نامههای هفتگی تو میرسند.
پدرت مرتضی
پنجشنبهشب ساعت ۲۳ تمام ۱۷ آبانماه ۱۳۶۵