اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
يَا مَنْ ذِكْرُهُ حُلْو؛ ای کسی که یادش شیرین است. [۱]
راستی وقتی خودش به لطف و کرمش از درون ما را میخواند و:
صبا وقت سحر بوئی ز زلف یار میآورد
دل شوریدۀ ما را زنو در کار میآورد
(حافظ)
چقدر یادش شیرین بود و چقدر نسیم رحمتش دلنواز بُوَد. له الحمد و له الشکر.
بلبل از فیض گل آموخت سخن ور نه نبود
اینهمه قول و غزل تعبیه در منقارش
(حافظ)
مثل این که وقتی منادی او به ندای [أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُم] [۲] دعوتمان میکند در کنار خوان کرمش خود، به دست خود، شیرینی ندای
[يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثيراً] (الأحزاب ۳۳: ۴۱)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، خدا را ياد كنيد، يادى بسيار.
را در کام جان ما میگذارد و لطف و محبت و رحمت بیپایان او را نگر که به «ذکر قلیل» راضی نیست و ذکر کثیر میطلبد. یعنی مرتباً و صبح و شام شیرینی دستپخت خود را تعارف میکند و با هزاران لطف در دهان ما میگذارد:
[وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصيلاً] (الأحزاب ۳۳: ۴۲)
و صبح و شام تسبیح او گویید.
میگوید که
[هُوَ الَّذي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ كانَ بِالْمُؤْمِنينَ رَحيماً] (الأحزاب ۳۳: ۴۳)
اوست كسى كه با فرشتگان خود بر شما درود مىفرستد تا شما را از تاريكيها به سوى روشنايى برآورد، و به مؤمنان همواره مهربان است.
«إِلَهِي مَنْ ذَا الَّذِي ذَاقَ حَلَاوَةَ مَحَبَّتِكَ فَرَامَ مِنْكَ بَدَلًا وَ مَنْ ذَا الَّذِي أَنِسَ بِقُرْبِكَ فَابْتَغَى عَنْكَ حِوَلًا»[۳]
خدايا كيست آنكه شيرينى محبتت را چشيد پس به جاى تو ديگرى را برگزيد؟ و كيست آنكه با مقام قرب تو انس يافت پس مايل به روى برتافتن از تو شد؟
فرزند عزیزم مجتبی که خدایت همیشه مشمول رحمت خاص و عنایت خود قرار دهد!
میدانی که شخص مریض لذت غذاهای لذیذ را درک نمیکند. آن کس را هم که در دل به فرموده خدای متعال مرض است، لذت ذکر او را در نمییابد. از خداوند خود دلی سالم بطلب که
[يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ * إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَهَ بِقَلْبٍ سَليمٍ] (الشعراء ۲۶: ۸۹ ـ ۹۰)
روزى كه هيچ مال و فرزندى سود نمىدهد، مگر كسى كه دلى پاك به سوى خدا بياورد.
و به دنبال آن:
[وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقينَ * وَ بُرِّزَتِ الْجَحيمُ لِلْغاوينَ] (الشعراء۲۶: ۹۰ ـ ۹۱)
و [آن روز] بهشت براى پرهيزگاران نزديك مىگردد. و جهنّم براى گمراهان نمودار مىشود.
دل من از رُخش امروز بهشتی دارد
نه بهشتی که دگر طائفه فردا بینند
(فخرالدین عراقی)
«يَا نَعِيمِی وَ جَنَّتِی وَ يَا دُنْيَایَ وَ آخِرَتِی» (امام سجاد علیهالسّلام در مناجاتِ مریدین خمسةعشر)
ای خوشی من! ای بهشت من! ای دنیا و آخرت من!
روز دوشنبه اول بهمن ماه ۱۳۶۳ است و به قول حافظ:
صبح است و ژاله میچکد از ابر بهمنی
پرتویی از صبح امید او آمد و نمی از ژاله رحمت او چکید و اثرش از نوک قلم به روی نامه دوید.
در هتل استقلالم و همه جا مهمان او.
پدرت مرتضی
بخشی از این آیه شریفه:
[رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا] (آل عمران ۳: ۱۹۳)
پروردگارا، ما شنيديم كه دعوتگرى به ايمان فرا مىخواند كه: «به پروردگار خود ايمان آوريد»، پس ايمان آورديم.