خانه
معرفی
نامه‌ها
یادداشت‌ها
سخنرانی‌ها
خاطرات
ارسال مطلب
تماس با ما

کار خود به خدا باز گذار

تاریخ: ۱۹ آبان ۱۳۶۳

کار خود به خدا باز گذار

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

فرزند عزیزم مجتبی!

خداوند مهربانت تنها نگذارد و همیشه یار و مددکار و کارسازت باشد و زبان حال و مقالت را

[رَبِّ لا تَذَرْني‌ فَرْدا] (الأنبیاء ۲۱: ۸۹)

پروردگارا، مرا تنها مگذار.

[وَ أَلْحِقْني‌ بِالصَّالِحينَ] (یوسف ۱۲: ۱۰۱)

مرا به صالحین ملحق فرما.

گویا سازد و این دعایت را مستجاب فرماید که:

هم دعا از تو اجابت هم ز تو

(مولانا, دفتر دوم مثنوی معنوی)

فرزند عزیزم!

وظیفه من است که همیشه و مخصوصاً حالا بیشتر برایت نامه بنویسم و من از تقصیر خود در ادای این وظیفه الهی باید شرمسار باشم! هم از تو هم از خداوند تو و خودم عذر می‌خواهم.

فرزند عزیزم!

زیبا خدائی داری و مهربان خدائی و توانا خدائی و دانا و آگاه و بینا خدائی. هرجا می‌توانی با او خلوت کنی و نیاز خود را عرضه کنی و آثار استجابت دعایت را ببینی به جای دیگر مرو! به کجا می‌روی؟ [فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ] (التکویر ۸۱: ۲۶)

بر آستان بنشین گر به خانه راهی نیست

کجا روی که جز این آستان پناهی نیست

اگر به شهد بخواند و گر به زهر کُشَد

به غیر خوان عطایش حواله‌گاهی نیست

[كُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّكَ] (الإسراء ۱۷: ۲۰)

هر یک از دو گروهِ دنیاطلب و آخرت‌خواه را [در این دنیا] از عطای پروردگارت یاری دهیم.

گرچه آن خداوند کریم را درْ همیشه باز است و نه تنها در باز است که منادی قبول او همیشه به ندای «تعال» (:بیائید) بندگان خود را فرا می‌خواند به فرموده حضرت علی‌بن‌الحسین زین‌العابدین و سیدالساجدین سلام‌الله‌علیه‌وعلی‌آبائه‌و‌اولاده‌الطاهرین:

«إِلَهِي أَنْتَ الَّذِي فَتَحْتَ لِعِبَادِكَ بَاباً إِلَى عَفْوِكَ سَمَّيْتَهُ التَّوْبَةَ فَقُلْتَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً فَمَا عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ الْبَابِ بَعْدَ فَتْحِه‌» (از مناجات تائبین از مناجاتهای خمس‌عشره)

خدایا تویى که درى از عفو خود بسوى بندگانت باز کردى و نامش را توبه گذاردى و فرمودى «به سوى خدا بازگردید با توبه صادقانه» پس دیگر چه عذرى دارد آن کس که از وارد شدن در این در باز شده غفلت ورزد.

خداوندا! این فرزند عزیز ما را دمی به خود واگذار و همیشه به خودت او را مشغول ساز و کار دنیا و آخرتش را خودِ تو بساز بِمَنّکَ و کَرَمکَ.

فرزند عزیزم!

حدس زده‌ای که در هتلم. آری ساعت هم‌اکنون هشت و ربع بعدازظهر شنبه نوزدهم آبان است و دیشب آمده‌ام و فردا بر می‌گردم. فرصتی است که این نامه را برای تو نوشتم و إن‌شاءالله پس از این هم نامه‌ای برای مصطفی بنویسم و فریبا.

کار خود را با همه وجودت به خدای خودت باز گذار و راحت شو و تو فقط سراپا مشغول به اوامر و نواهی او شو.

خدایا تو خود گفتی تذکر بده که مؤمنین را سودمند افتد؛[۲] من تذکّر دادم به استعانت تو و تو خود این سخن را وسیله تذکر من نیز بساز و بی‌بهره‌ام مگذار بفضلک و کرمک.

فرزند عزیزم!

اگر وقتی خداوند دلت را متوجّه این دیار کرد و حرکت به این‌ جانب را تصویب کرد، دل نگران مدار که خداوند اینجا و آنجا یکی است. تو که می‌توانی با خدای خود سخن گوئی و سخن خدای خود را بشنوی، پس گفتگو کن و از حضرتش طلب خیر کن که بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِير و بالإجابة جدیرٌ.

مجید هم که در تهران مشغول تعلیمات سربازی است و من او را در این یکی دو روزه ظاهرا نخواهم دید. مهدی و احسان هم تهران هستند. خداوند همه را به سلامت بدارد و به سعادت برساند.

مرتضی پدرت

۱۹ آبان ۱۳۶۳

پانویس

  1. ^ فراز ۴۸ دعای جوشن کبیر.
  2. ^اشاره به آیه شریفه: [فَذَكِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّكْرى‌] (الأعلی ۸۷: ۹)؛ پس پند ده، اگر پند سود بخشد.
    نظرات
    ارسال نظر
    درحال ارسال نظر ...