خانه
معرفی
نامه‌ها
یادداشت‌ها
سخنرانی‌ها
خاطرات
ارسال مطلب
تماس با ما

کجا می روید؟

تاریخ: ۴ شهریور ۱۳۶۸

کجا می روید؟

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

[اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى]‌ (طه ۲۰: ۸)

خدايى كه جز او معبودى نيست [و] نامهاى نيكو به او اختصاص دارد.

[اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ]؛ خدائی دیگر جز او نیست؛ به کجا می‌روی؟ رو به چه می‌آری؟ [فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ] (التکویر ۸۶: ۲۶)، [فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ] (الأنعام ۶: ۹۵)

آخر چه می‌خواهی که او ندارد؟! و یا چه مطلبی که نزد دیگری یافت می‌شود؟! آب اینجاست مایۀ حیات اینجاست. دیگران سرابند. [لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى]‌ همه نام‌های نیک فقط و فقط از آن اوست؛ غیر او نامِ نیکی ندارد و شایسته نام نیک فقط اوست. قدیر اوست، علیم اوست، حلیم اوست، کریم اوست، رحیم اوست، جمیل اوست، ملیک اوست، وکیل اوست، و نعم الوکیل اوست. مولی اوست و نعم المولی اوست. نصیر اوست و نعم النصیر اوست.

«مَا ذَا وَجَدَ مَنْ فَقَدَكَ وَ مَا الَّذِي فَقَدَ مَنْ وَجَدَك‌» [۱]

چه یافته آنکه تو را از دست داده و چه از دست داده آنکه تو را یافته است؟!

آن کس که تو را بیافت جان را چه کند؟

فرزند و عیال وخانمان را چه کند؟[۲]

چقدر یاد او لذیذ و شیرین است. یاد او عین شیرینی است. و این نازنین خداوند این شیرینی را به لطف به ما هدیه می‌کند که

[يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثيراً]  (الأحزاب ۳۳: ۴۱)

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، خدا را ياد كنيد، يادى بسيار.

«يَا مَنْ ذِكْرُهُ حُلْوٌ. يَا حَبِيبَ مَنْ لَا حَبِيبَ لَه‌» [۳]

ای کسی که یادش شیرین است. ای دوست آنکه دوستی ندارد.

حافظا در دل تنگت چو فرود آید یار

خانه از غیر نپرداخته‌ای یعنی چه؟!

(بجای حافظ تو می‌توانی مجتبی بگذاری!)

«يَا طَبِيبَ مَنْ لَا طَبِيبَ لَهُ يَا مُجِيبَ مَنْ لَا مُجِيبَ لَهُ يَا شَفِيقَ مَنْ لَا شَفِيقَ لَهُ يَا رَفِيقَ مَنْ لَا رَفِيقَ لَهُ ...

اى طبیب آن کس که طبیبى ندارد. اى پاسخ‌ده آن کس که پاسخ‌ده‌ای ندارد. اى یار دلسوز آن کس که دلسوزى ندارد. اى رفیق آن کس که رفیق ندارد...

با دو قبله در ره توحید نتوان زد قدم

یا رضای دوست باید، یا هوای خویشتن

(سنائی غزنوی)

... يَا مُغِيثَ مَنْ لَا مُغِيثَ لَهُ يَا دَلِيلَ مَنْ لَا دَلِيلَ لَهُ يَا أَنِيسَ مَنْ لَا أَنِيسَ لَهُ يَا رَاحِمَ مَنْ لَا رَاحِمَ لَهُ يَا صَاحِبَ مَنْ لَا صَاحِبَ لَهُ» [۴]

اى فریادرس آن کس که فریادرسى ندارد. اى راهنماى آنکه راهنمایى ندارد. اى مونس آنکس که مونسى ندارد. اى رحم‌کننده آن کس که رحم‌کننده‌اى ندارد. اى همدم آن کس که همدمى ندارد.

آخر تو که دو دل نداری که دو دلبر داشته باشی!

[ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ في‌ جَوْفِه‌] (الأحزاب ۳۳: ۴)

خداوند براى هيچ مردى در درونش دو دل ننهاده است.

و اگر دست مسألت بسوی او دراز می‌کنی، بایستی دست خالی خود را نشان دهی و کسی که با دست پُر می‌رود نیازمند نیست که سئوال کند! اگر تو طبیبی داری و به آن طبیب تکیه داری دیگر نیازی واقعاً در خور حضرتش در شفای مرض خود نمی‌بینی و اگر انیسی غیر او داری و سرت به غیر گرم است، لذت انس با او را درک نخواهی کرد که او «أَنِيسَ مَنْ لَا أَنِيسَ لَهُ» است. و همین طور بقیه.

«يَا كَافِيَ مَنِ اسْتَكْفَاهُ يَا هَادِيَ مَنِ اسْتَهْدَاهُ يَا كَالِيَ مَنِ اسْتَكْلاهُ (کلایه حفاظت است) يَا رَاعِيَ مَنِ اسْتَرْعَاهُ يَا شَافِيَ مَنِ اسْتَشْفَاهُ يَا قَاضِيَ مَنِ اسْتَقْضَاهُ يَا مُغْنِيَ مَنِ اسْتَغْنَاهُ يَا مُوفِيَ مَنِ اسْتَوْفَاهُ يَا مُقَوِّيَ مَنِ اسْتَقْوَاهُ يَا وَلِيَّ مَنِ اسْتَوْلاهُ» [۵]

اى کفایت کننده آن کس که از او کفایت خواهد و اى رهنماى کسى که از او راهنمایى خواهد اى نگهبان کسى که از او نگهبانى خواهد اى مراعات کننده کسى که از او رعایت خواهد اى بهبود دهنده کسى که از او بهبودى خواهد اى داور کسى که از او داورى جوید اى بى نیاز کننده کسى که از او بى نیازى خواهد اى وفا کننده کسى که از او وفا خواهد اى نیرو ده آن کس که از او نیرو خواهد اى سرور کسى که او را به سرورى خواهد.

مجتبی عزیزم!

السلام علیک و رحمة الله و برکاته.

ساعت دو و نیم روز جمعه سوم شهریور ماه است. دیروز مجید و خانواده تهران رفتند به قصد پرواز فردا به وین ـ اگر موفق شوند إن‌شاءالله ـ و من اکنون عازم مجلس گفتگوی ازدواج حمید آقا خاله‌زاده شما هستم؛ مامی و تبسم فریبا و زهرا قبلا رفته‌اند. خانم جان در خانه هستند و مسلماً سلامت می‌رسانند و همیشه به یاد و دعای تو ایشان و همه هستند.

یک بار دیگر به خدایت می‌سپارم و امید آنکه همیشه مشمول عنایت بی‌حدش باشی.

مجتبی عزیزم!

بیا بیا که دلم را ز انتظار درآری

که بیش از این دل من تاب انتظار ندارد

این شعر را امروز نوشته‌ام؛ خانم جان که شنیدند برایت نامه نوشته‌ام آمدند و گفتند بنویس مجتبی عزیزم بیا بیا که..

۴ شهریور ۱۳۶۸

[اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنا] (الشوری ۴۲: ۱۵)

خداوند ما را به هم رساند.

پانویس

  1. ^بخشی از دعای عرفه ابی‌عبدالله الحسین علیه‌السّلام.
  2. ^

    این رباعی زیبا به صورت زیر در دیوان شمس ثبت شده است:

    آن کس که تو را شناخت جان را چه کند؟

    فرزند و عیال و خانمان را چه کند؟

    دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی

    دیوانهٔ تو هر دو جهان را چه کند؟

  3. ^دعای جوشن کبیر فراز ۴۸ و  ۵۹.
  4. ^دعای جوشن کبیر فراز ۵۹.
  5. ^دعای جوشن کبیر فراز ۶۰.
    نظرات
    ارسال نظر
    درحال ارسال نظر ...