خانه
معرفی
نامه‌ها
یادداشت‌ها
سخنرانی‌ها
خاطرات
ارسال مطلب
تماس با ما

یاد یار

تاریخ: ۱۹ دی ۱۳۷۶

یاد یار

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

[فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ * يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّـهَ مَعَ الصَّابِرِينَ * وَلَا تَقُولُوا لِمَن يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاءٌ وَلَـٰكِن لَّا تَشْعُرُونَ] (البقره ۲: ۱۵۲ـ ۱۵۴)

پس به یاد من باشید، تا به یاد شما باشم! و شکر مرا گویید و (در برابر نعمتهایم) کفران نکنید. ای افرادی که ایمان آورده‌اید! از صبر (و استقامت) و نماز، کمک بگیرید! (زیرا) خداوند با صابران است. و به آنها که در راه خدا کشته می‌شوند، مرده نگویید، بلکه آنان زنده‌اند، ولی شما نمی‌فهمید.

یاد یاران یار را میمون بود

خاصه کان لیلی و این مجنون بود

(مولانا، دفتر اول مثنوی معنوی)

واقعاً آن ذوالجلال چقدر ذوالاکرام است و با چه لطفی می فرماید مرا یاد کنید شما را یاد می‌کنم. مرا سپاس دارید و مرا ناسپاسی نکنید. او هر دم با باران رحمت بی‌حسابش مارا یاد می‌کند و کاروان هدایای بی‌شمارش را از در دوستی بسوی ما گسیل می‌دارد و می‌گوید مبادا دست‌های دوستی و کرمم را که به سوی شما گشوده‌ام رد کنید [و لَا تَكْفُرُونِ] (در اصل لَا تَكْفُرُونِی بوده است یعنی مرا با ناسپاسی پاسخ ندهید).

«تَتَحَبَّبُ اِلَينا بِالنِّعَمِ وَنُعارِضُكَ بِالذُّنوُبِ؛ با نعمت‌هايت بر ما دوستی كنی و ما به گناهان با تو معارضه و برابری کنيم.» (از اوایل دعای ابوحمزه). یعنی با ارسال هدایای نعمت‌هایت به‌دوام درِ دوستی ما را می‌زنی و ما همچنان با گناهان خود با تو روبرو می‌شویم. صبر در مواضع صبر بفرمان او خود یک نوع یاد اوست، یادی که پاداشش [إِنَّ اللَّـهَ مَعَ الصَّابِرِينَ] (البقره ۲: ۱۵۳ ) است.

یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم

دولت صحبت آن مونس جان ما را بس

صحبت بمعنی همان مصاحبت و همراهی است، و به دنبال آیات بالاست:

[وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ * الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّـهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ * أُولَـٰئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ] (البقره ۲: ۱۵۵ـ ۱۵۷)

قطعاً همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مالها و جانها و میوه‌ها، آزمایش می‌کنیم؛ و بشارت ده به استقامت‌کنندگان. آنها که هر گاه مصیبتی به ایشان می‌رسد، می‌گویند: «ما از آنِ خدائیم؛ و به سوی او بازمی‌گردیم». اینها، همانها هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده؛ و آنها هستند هدایت‌یافتگان.

در تفسیر صافی در ذیل آیات اخیر از حضرت رسول اکرم صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم حدیثی نقل می‌کند:

«قَالَ اللَّهُ إِنِّي جَعَلْتُ الدُّنْيَا بَيْنَ عِبَادِي فَیضاً فَمَنْ أَقْرَضَنِي مِنْهَا أَعْطَيْتُهُ بِكُلِّ وَاحِدَةٍ مِنهَاعَشْراً إِلَى سَبْعَ مِأةِ وَمَا شِئْتُ مِنْ ذَلِكَ وَمَنْ لَمْ يُقْرِضْنِي مِنْهَا قَرْضاً فَأَخَذْتُ مِنهُ قَسْراً أَعْطَيْتُهُ ثَلاثَ خِصَالٍ لَوْ أَعْطَيْتُ وَاحِدَةً مِنْهُنَّ مَلائِكَتِي لَرَضُوا اَلصَّلَوةَ و الهِدایَةَ وَ الرَّحمَةَ. إِنَّ اللهَ تَعالی یَقُول الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا ... (دو آیه اخیرالذکر)»

یعنی خداوند فرموده‌است که من دنیا را بین بندگانم فیضی قرار دادم اگر از آن بمن قرضی دهند (و به ندای [من ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّـهَ قَرْضًا حَسَنًا] (البقره ۲: ۲۴۵) من پاسخ مثبت دهند)، در مقابل هر یکی از ده تا هفتصد برابر یا بیشتر تا آنجا که خواهم عوضش دهم و کسی‌که از آن قرضم ندهد و از او جبراً بگیرم (قسر و جبر مترادف هستند) سه خصلت به او دهم که اگر یکی از این سه خصلت را به فرشتگانم داده بودم راضی و خشنود می شدند و آن سه صلوة و هدایت و رحمت است که خداوند در آیۀ اخیر برای صابرین در مصیبت وعده کرده‌است. و نظر به‌همین لطف الهی نهان در مصائب و از دست دادن‌های ماست که حضرت علی علیه‌السّلام می‌فرمایند:

«نَحمَدُهُ عَلَی ما أَخَذَ وَ أَعطَی؛ سپاس می‌گوییم او را بر آنچه گرفت و اعطا کرد» (آغاز خطبۀ ۱۳۲ نهج البلاغه)

و یا:

«اَللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلَی مَا تَأْخُذُ وَ تُعْطِی وَ عَلَی مَا تُعَافِی وَ تَبْتَلِی؛ خدایا از برای توست سپاس بر آنچه می‌گیری و اعطا می‌کنی و بر آنچه عافیت می‌دهی و مبتلا می‌کنی.» (خطبۀ ۱۶۰ نهج البلاغه).

گر چه می‌گفت که زارت بکشم می‌دیدم

که نهانش نظری با من دلسوخته بود

(حافظ)

و اما تو فدرای عزیزم، در این مصیبت وارده به همان اقتدا کن که از رسول اکرم صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم در مصیبت ابراهیم فرزندشان نقل شده باین مضمون که: دل اندوهگین می‌شود و چشم می‌گرید اما زبان چیزی که خدا را ناخشنود کند نمی‌گوید.

هر دوی شما مجتبی و فدرا فرزندان خوب و نور چشمان خود را که هدایای ارزشمند الهی هستند به حضرت خودش می‌سپارم.

پدرتان مرتضی

ساعت چهار و نیم عصر جمعه دهم رمضان برابر ۱۹ دی‌ماه ۱۳۷۶

پانویس

  1. ^خطبۀ ۱۶۰ نهج البلاغه
    نظرات
    ارسال نظر
    درحال ارسال نظر ...