خانه
معرفی
نامه‌ها
یادداشت‌ها
سخنرانی‌ها
خاطرات
ارسال مطلب
تماس با ما

یارب ازابرهدایت برسان بارانی

تاریخ: ۸ شهریور ۱۳۵۳

یارب ازابرهدایت برسان بارانی

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

[وَ اللَّهُ الَّذي أَرْسَلَ الرِّياحَ فَتُثيرُ سَحاباً فَسُقْناهُ إِلى‌ بَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَحْيَيْنا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها كَذلِكَ النُّشُورُ] (فاطر ۳۵: ۹)

و خدا همان كسى است كه بادها را روانه مى‌كند؛ پس [بادها] ابرى را برمى‌انگيزند، و [ما] آن را به سوى سرزمينى مرده رانديم، و آن زمين را بدان [وسيله‌]، پس از مرگش زندگى بخشيديم؛ رستاخيز [نيز] چنين است.

صبا وقت سحر بویی ز زلف یار می‌آورد

دل شوریده ما را به بو در کار می‌آورد

یا رب کی آن صبا بوزد کز نسیم آن

گردد شمامه کرمش کارساز من

یا رب از ابر هدایت برسان بارانی

پیشتر زان که چو گردی ز میان برخیزم

(هر سه بیت از حافظ)

خداوندا! نسیم عنایتت را بفرما تا ابر هدایتت را به سرزمین خشک و مرده دل ما گسیل دارد و از باران رحمت جان بخشت زندگی تازه بدان دهد و ...

مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم

دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم

(مولانا، دیوان شمس)

فرزندم! سلام بر تو و سلامت دو جهانی در ظل عنایتش از آنِ تو باد.

باری هم‌اکنون ساعت نزدیک به دو بعدازظهر جمعه است که در اتاق مطالعه به نوشتن این نامه مشغولم، بقیه به تماشای تلویزیون مشغولند که بعداً نامه را برای تو تکمیل کنند. تأخیر فراوان نامه تو مامی را نگران کرده. همانطور که قبلا مذاکره شد و نوشتم سعی کن در ارسال نامه دو هفته یک بار اختصاصاً جهت مامی به هیچ وجه تأخیر نکنی.

گمان می‌کنم در نامه قبلی برایت نوشتم که پانصد دلار برایت فرستادم اگر کتاب و چیزی می‌خواهی بنویس مایل هستیم که از وضعت مفصلاً در جریان باشیم.

خداحافظ

مرتضی

جمعه ۸ شهریور ۱۳۵۳

***


مصطفی جان!

سلام

امیدوارم خوش باشی و تأخیر نامه‌ات گردن پست باشد نه نوشتن تو.

خب! همه خوب و خوش هستند و ما هم منتظر نامه تو. چقدر خوب بود الآن تو اینجا بودی چون مجتبی هم آمده و فقط جای تو بسیار خالی است.

راستی نه‌نه از تهران برگشته و سلام می‌رساند. منزل عمو محمد آقا بودیم و همه سلام رساندند. هوای مشهد سرد شده، نمی‌دانم در آنجا هوا چطور است.  خاله فری یک ساعت قبل اینجا بود و همه از حال تو جویا بودند؛ نمی‌دانند که ما هم از تو چندان خبری نداریم.

خب امیدوارم سلامت و خوش باشی. راستی بنویس چه می‌خوری، آیا با غذاها عادت کردی و با محیط مأنوس شدی یا خیر؟

خب! مصطفی جان در ایران فعلاً مردم سرگرم بازی‌های آسیایی هستند و از تلویزیون و رادیو مرتب همین برنامه‌ها پخش خواهد شد که از ده شهریور شروع می‌شود.

بابا شاید چند روز دیگر به تهران برای کاری برود. الآن فکر کردم شاید آدرس تو عوض شده چون تا به حال ما چهار عدد نامه دادیم که هیچ کدام جواب ندارد، خلاصه امیدوارم این نامه به تو زودتر برسد و جوابش هم به ما.

خب باز از خداوند متعال سلامت و سعادت تو را خواهانم.

مادر تو مهری

    نظرات
    ارسال نظر
    درحال ارسال نظر ...